بوسم کن احمد فراهانی

متن آهنگ بوسم کن از احمد فراهانی

یک شعله تر ، عروسکم بوسم کن
بی فاصله تر ، عروسکم ، بوسم کن
دائـم بـه هـوایـت غـزلی می سازم
پـر تعدادتر ، عروسکم بوسم کن
دلتنگ هوس بازی لب های تو ام
از زیر ِ گلو و گردنم بوسم کن
هر شب که در این سردی طاقت فرسا
بی وقفه تگرگ می زنم، بوسم کن
دزدانه چقدر از تو لب می گیرم
لب سوخته تر ز بوسه تب می گیرم
این بوسه بماند کمکی سرد شود
پیش ِ تو امانتی که شب می گیرم
یک شعله تر عروسکم بوسم کن
بی فاصله تر عروسکم بوسم کن
دائـم بـه هـوایـت غـزلی می سازم
پـر تعدادتر عروسکم بوسم کن
با حس نجیب مطربی میبوسم
با رقص به ضرب عربی می بوسم
چون اهل کتاب و قلم و فرهنگی
شاعر شده ام ، من ادبی می بوسم
هرچند شکسته پر به کنج قفسم
یک بوسه داغ از لب لعلت هوسم
آن بوسه چنان است که لب بر لب تو
آن قدر بماند که نماند نفسم
یک شعله تر ، عروسکم ، بوسم کن
بی فاصله تر ، عروسکم ، بوسم کن
دائـم بـه هـوایـت غـزلی می سازم
پـر تعدادتر ، عروسکم ، بوسم کن